۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماهنامه کارنامه» ثبت شده است

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۵۵ ب.ظ قاسم فرهمند
رایات المبارزین و غایات الممیزین

رایات المبارزین و غایات الممیزین

ترجمه: عباس صفاری

در سال ۱۹۲۸ «امیلیو گارسیا گومز» شاعر، زبان‌شناس و تاریخ‌دان اسپانیایی در قاهره به نسخۀ خطی کتاب کوچکی بر می‌خورد به نام رایات المبارزین و غایات الممیزین مجموعه نام ابن سعید را به عنوان گردآورنده برخود دارد و نمونه‌هایی از شعر اعراب آندلس از قرن دهم تا سیزدهم میلادی را در بر می‌گیرد. گومز بلافاصله ترجمه اشعار را شروع می‌کند و در سال ۱۹۳۰ آن را به چاپ می‌سپارد. و شاید بی خبر از آنکه این مجموعه کوچک قرار است دورنمای شعر اسپانیا را برای همیشه دگرگون کند.

تعدادی از شعرای نسل «۲۷ اسپانیا» از جمله گارسیا لورکا و رافائل آلبرتی، آندلسی بودند و نوستالژیای گذشتۀ پر شکوه آندلس مشغله ذهنی شان بود. از سوی دیگر شاعران این نسل تحت تأثیر جریانات ادبی غربی به ویژه سمبلیزم  و ایماژیسم به اهمیت استعاره و تصویر پی برده و استفاده پیگیر از این عناصر را در دستور کار خود قرار داده بودند و اشعار این مجموعه که از گذشتۀ دور سرزمین اجدادیشان آمده بود تماماً بر شیوه بیان استعاری و تصویری استوار بود. سال ها بعد از چاپ کتاب، رافائل آلبرتی در مصاحبه‌ای با خانم «ناتالیا کالامای» می گوید: «این مجموعه که در سالهای ۲۷ و ۲۸ با ترجمه گومز به دست ما رسید تأثیر سرنوشت سازی بر شعر من گذاشت. اما به گمانم کسی که بیشتر از من از آن سود برده است فدریکو گارسیا لورکاست، تأثیر این مجموعه بر فدریکو به حدی بود که او قصاید و غزلیاتی سرود و نام آن را «Eldivan Del Tamorit» گذاشت، که به گمان من اگر به خاطر اشعار آندلسی نبود این دیوان و اشعار دیگری که بعدها در این شیوه سرود هرگز نوشته نمی‌شد.»

آلبرتی در جای دیگری از مصاحبه می گوید: «این کتاب چشم‌های ما را باز کرد و گذشته آندلس را نشانمان داد... این مجموعه تکۀ گمشده‌ای بود که با یافتن آن پازل شعر اسپانیا کامل شد. آنها شاعرانی بودند که سرودهای‌شان را به زبانی دیگر می‌خواندند و با نوای گیتاری دیگر هماهنگ می کردند.»

تصاویر و استعاره‌های مینیاتوری اشعار المبارزین.... به نظر آلبرتی همان است که بعدها در شعر شاعران عصر طلایی اسپانیا مانند گونگورا، سوتو و دِروهاس خود می‌نماید و در عصر حاضر بخش مهمی از تکنیک شعر هم‌نسلان او را تشکیل می‌دهد.

اشعار زیر از ترجمه انگلیسی کتاب «چاپ ۱۹۸۹» انتخاب و ترجمه شده است.

 

ادامه مطلب...
۰۴ دی ۹۷ ، ۱۶:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند
شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۹ ب.ظ قاسم فرهمند
می‌مانیم توی تاریکی

می‌مانیم توی تاریکی

در را که باز میکند، روشنی می‌ریزد روی پتوی پسرمان.

وقتی می آید تُو، همان پیراهن سرخابی را پوشیده. چشمش هم که به میز عسلی می‌افتد، دگمه هاش را میبندد. فقط خیره نگاهم میکند.

شوهر تازه اش از بیرون صداش میکند:

 «باز کجا رفتی؟»

 می نشیند پهلوی تخت . دم میز عسلی، نگاهم می‌کند.

عکاس گفته بود:

«لبخند بزنید.»

خندیده بودم در سکوت.

می‌چرخاندم روبه دیوار، جوری که شاید نبینمش. چشمم می افتد به نقاشی پسرمان روی دیوار، رنگ آب را خاکستری کرده.گفته بودم: آبی باید باشد

می‌گوید:  می‌خوای برات یه قصه قشنگ بخوونم تا خوابت ببره؟

شوهر تازه‌اش از بیرون صداش می‌کند:

«نمی‌آی بخوابی؟!»

کتاب را که بر می‌دارد، می‌افتم زمین.

«شکستی‌اش!»

این را پسرمان می‌گوید.

برم می‌دارد. نگاهم می‌کند، می‌خندم هنوز.

می‌گوید:

«هیس! گریه نکن. پدر عصبانی می‌شه...»

«اون بابام نیس!»

بر می‌گردد نگاهم می‌کند. افتاده‌ام روی بالش. پهلوش. می‌خندم هنوز.

بلند می‌شود طوری که انگار می‌خواهد برود. می‌خواهم بگویم:

«نرو!»

نمی‌گویم، می‌خندم هنوز.

به پسرمان نگاه می‌کند. خم که می‌شود تا پتو را رویش صاف کند، موهاش می‌ریزد روی شانه‌اش. بعد چراغ را خاموش می‌کند و می‌رود.

می‌مانیم توی تاریکی.

از میترا الیاتی

برگرفته از ماهنامه کارنامه شماره 10 ص46

۱۰ مهر ۹۵ ، ۱۵:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند
شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ قاسم فرهمند
چشم‌اندازهای داستان معاصر ایران

چشم‌اندازهای داستان معاصر ایران

قبل از هر چیز باید بگویم که در عرصه نقد من به چگونه گفتن می‌نگرم و نه از چه گفتن و یا چرا گفتن، یعنی اول از هر چیز، می‌بینم که یک متن مفروض با چه صناعت یا تکنیکی نوشته شده، آنگاه بر اساس نوع صناعت نویسنده می‌رسم به چگونگی ذهنیت نویسنده و روزگار او و سرانجام می‌رسم به آنچه هر نویسنده‌ای برای روزگار خود و پس از خود به یادگار می‌گذارد. پس برای من اول متن مطرح است و بعد نویسنده و بعد زمانه او و بالاخره رابطه متن و نویسنده با روزگار ما.

دوم اینکه ما به ناچار به خودمان و ادبیات‌مان از منظر و دستاوردهای غرب می‌نگریم، یعنی حتی وقتی داریم فرهنگ غرب را نقد می‌کنیم باز در متن ادب غربی هستیم. انگار که می‌خواهم بگویم ما به ناچار دنباله همان خطی حرکت می‌کنیم که با رنسانس شروع می‌شود و می‌رسد به ادبیات کلاسیک غربی، به رمانتیسیسم و رئالیسم و ناتورالیسم و سمبولیسم و سوررئالیسم و بالاخره ادبیات مدرن اواخر قرن نوزدهم و اوایل این قرن، و بالاخره جریان سیال ذهن و رمان نو‌فرانسوی‌ها و رئالیسم جادویی نویسندگان امریکای لاتین و بالاخره ادبیات پست مدرن همین سال‌ها.

ادامه مطلب...
۱۰ مهر ۹۵ ، ۱۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند