آهای ای که آشیان به آتش کشیده‌ای

آن روشن، ستاره نیست

آن حتی خیال ستاره نیست

آنجا چشم روشن گرگ پیر

به انتظار دریدن است

بگذار بعد از طلوع مرگ روشن من

آن زمان که آسمان

تلألوء هزار دشت لاله سرخ

به ایست

آن روشن،ستاره نیست