۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هوشنگ گلشیری» ثبت شده است

داستان کوتاه دهلیز

دهلیز

فاجعه از وقتی شروع شد که مادر بچه ها از حمام برگشت و پا گذاشت روی خرند خانه و دید که سه تا بچه هاش تاقباز افتاده اند روی آب حوض . بعد از آن را هم که همسایه ها دیدند و شنیدند و خیلی هاشان گریه کردند .
غروب که هنوز همسایه ها توی خانه ولو بودند با دو تا پاسبان و یک پزشک قانونی و مادر بچه ها داشت ساقه های نازک لاله عباسی و اطلسی باغچه را می شکست و خاک باغچه را می ریخت روی سرش . بابای بچه ها مثل هر شب آمد . از میان زن ها که بچه به کول ایستاده بودند توی حیاط و کوچه جولون می دادند رد شد . از جلو اتاق اولی که بچه هاش را کنار هم دراز به دراز خوابانده بودند گذشت و رفت توی اتاق دومی و در را روی خودش بست .
همه دیدند که صورتش مثل یک تکه سنگ شده بود . همانطور گوشه دار و بی خون و از چشم هایش هم چیزی نمی شد خواند؛ نه غم و نه بی خبری را و تازه هیچ کس هم سر درنیاورد که از کجا بو برده بود .
شب که شد نعش سه تا بچه در خانه ماند و چند زن و دو تا مردی که آمده بودند به بابای بچه ها سرسلامتی بدهند حریف نشدند که در را باز کند . هر چه داد زدند آقا یدالله آقا یدالله انگار هیچ کس توی اتاق نبود . حتی صدای نفس کشیدنش هم شنیده نمی شد . اتاق یکپارچه سنگ بود . فقط از بالای پرده ها توی سیاهی اتاق روشنی سیگارش بود که مثل یک ستاره دور کورسو می زد .

ادامه مطلب...
۲۱ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند
شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ قاسم فرهمند
چشم‌اندازهای داستان معاصر ایران

چشم‌اندازهای داستان معاصر ایران

قبل از هر چیز باید بگویم که در عرصه نقد من به چگونه گفتن می‌نگرم و نه از چه گفتن و یا چرا گفتن، یعنی اول از هر چیز، می‌بینم که یک متن مفروض با چه صناعت یا تکنیکی نوشته شده، آنگاه بر اساس نوع صناعت نویسنده می‌رسم به چگونگی ذهنیت نویسنده و روزگار او و سرانجام می‌رسم به آنچه هر نویسنده‌ای برای روزگار خود و پس از خود به یادگار می‌گذارد. پس برای من اول متن مطرح است و بعد نویسنده و بعد زمانه او و بالاخره رابطه متن و نویسنده با روزگار ما.

دوم اینکه ما به ناچار به خودمان و ادبیات‌مان از منظر و دستاوردهای غرب می‌نگریم، یعنی حتی وقتی داریم فرهنگ غرب را نقد می‌کنیم باز در متن ادب غربی هستیم. انگار که می‌خواهم بگویم ما به ناچار دنباله همان خطی حرکت می‌کنیم که با رنسانس شروع می‌شود و می‌رسد به ادبیات کلاسیک غربی، به رمانتیسیسم و رئالیسم و ناتورالیسم و سمبولیسم و سوررئالیسم و بالاخره ادبیات مدرن اواخر قرن نوزدهم و اوایل این قرن، و بالاخره جریان سیال ذهن و رمان نو‌فرانسوی‌ها و رئالیسم جادویی نویسندگان امریکای لاتین و بالاخره ادبیات پست مدرن همین سال‌ها.

ادامه مطلب...
۱۰ مهر ۹۵ ، ۱۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند