۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نوشت» ثبت شده است

مجید

جرئت می‌خواهد مثل تو بودن

رک راست حرفت را بزنی و راحت..

دوست داشتم جای تو بودم 

مثل تو و راحت..

آرامش 

هر حرفی رو راحت زدن

مجید جان وبلاگت رو دوست دارم

به خاطر ساده بودن، مثل خودت راحت حرف زدن و راحت شدن

ادامه بده مجید جان

ساده دوستت دارم، به سادگی خودت، به وجود یک دست و زلالت.

همیشه باش، همیشه بنویس، از بودن خودت هم در عذاب نباش، تو همینی هستی که هستی بقیه باید فکری به حال خودشون کنن.

راحت یا راهت!! مهم نیست «ح» یا «هـ» مهم اینه که خودت هستی

۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۹:۲۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند

Title-less

ابراهیم نقش کدام درد مادر بر چهره تو ماند

آتش کدام کین، باغ سبز چشمان مادر سوزاند

در این شب های درد چون اسپند بر آتشی

چه کس چه کند کاری وقتی بین ما قرن ها درد فاصله ماند

۳۰ دی ۹۱ ، ۲۰:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند

تکرار

هر صبح تکرار می‌شود درد زنده بودن.

۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند

باور دار

باور دار مرد، زندگی این است

جان باید کند زِ هر چه هست

نوش باید کرد زِ جام زهر

تنها همین، تقدیرست!

------------

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

۱۵ آبان ۹۱ ، ۲۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند

...

ای غرور سرکشم
ای یگانه جنگ جوی بی‌همتای من
زخم بی‌مهری یاران را هنوز هم ناباوری
ای دل مسکین من
ای به رنگ ارغوان، بشکفته بر صحرای درد
تو هنوز هم داری امید مرحمی
ای امیدم
ای فروزان شعله بر خاکسترم
بمان که دِگر نیست مرا سپیده دمی
 
۰۴ آبان ۹۱ ، ۰۰:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم فرهمند